پارت صد و یازده

زمان ارسال : ۸۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 5 دقیقه

***

روزها را می‌شمرد. به ازای هر روز، خطی کوچک روی دیوار ترسیم کرده بود تا روزها را گم نکند. پنجاه و دومین خط را رسم کرد و به صبحی تکراری نگریست. اتاق کوچکی بود با حداقل امکانات. تختی زهوار در رفته و اتاقک کوچک دستشویی و حمام. خیلی اوقات تنها بود و تنها چیزی که باعث می‌شد گذشت زمان را حس کند، دریچه‌ی خیلی کوچکی بود که تنها کمی از سقف فاصله داشت.
تنها باری که به فرار از طریق آن ان

111
33,986 تعداد بازدید
164 تعداد نظر
141 تعداد پارت
نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • مریم گلی

    00

    انشاالله هر چه زودتر آرسین از جای تانیا با خبر بشه و مهران رو به درک واصل کنه ،ممنونم نویسنده جان

    ۳ ماه پیش
  • زهرا رحمانی | نویسنده رمان

    باید دید توانشو داره یا نه🥲

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.